مخفف عبارت Business process re-engineering و به معنی مهندسی مجدد فرآیندها است که یک نگرش مدیریتی برای پیشرفت به وسیله افزایش کارایی و اثربخشی فرآیندهای موجود در سازمان محسوب میشود.
تفکر طراحی مجدد فرآیندها معمولاً به منظور رسیدن به اصلاحات و تغییرات اساسی و بنیادین و سنجش همزمان کارایی پارامترهایی مانند هزینهها، کیفیت، خدمات و سرعت انجام میشود.
مهندسی مجدد به معنی آغازی دوباره، از نو متولد شدن، از نو شروع کردن است. به عبارت دیگر تغییرات حاصل از مهندسی مجدد بصورت اساسی و ناگهانی خواهد بود.
مهندسی مجدد یعنی تغییرات بنیادین، تغییرات بنیادین در ذهن، طرز فکر و نگرش مدیران و کارکنان، در فرهنگ و نظام ارزشی، در فرایندها و پردازش ها، در ساختار و سازماندهی و در روش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان ها.
در مهندسی مجدد، طراحی ریشه ای فرایندها، تشکیلات، و فرهنگ یک شرکت برای دستیابی به جهش هایی خارق العاده در عملکرد آن شرکت صورت می گیرد و به کنار نهادن شیوه های قدیمی و سنتی و نگرشی جدید به کار برای به وجود آوردن محصول و یا خدمتی مناسب و نیز ارزش دادن به مشتری مد نظر است.
مهندسي مجدد به معني بازانديشي بنيادين و طراحي مجدد ريشهاي فرايندها به منظور دستيابي به بهبود چشمگير در معيارهاي کليدي عملكرد از قبيل هزينه، كيفيت و سرعت انجام فعاليتها يا ارايه خدمات است. در واقع مهندسي مجدد سازماني به دنبال شناخت تمامي بينظميهاي طبيعي سازمان و ارايه يك الگو يا مدل داراي نظم جهت انجام اثربخش و بهينه فعاليتهاي سازمان است. مفهوم عملياتي مهندسي مجدد ايجاد سازمان نوآور و خلاقي است که بتواند در دنياي رقابتي و داراي تغييرات سريع کسب و کار امروزي به شکلي سودآور به فعاليت بپردازد.
در مهندسی مجدد، هدف دستیابی به نیازهای امروزی همچون کیفیت برتر، خدمات، انعطاف پذیری، هزینه پایین است و در نتیجه باید فرایندها را ساده نمود.
توضیحات بالا مشخص میکند که مهندسی مجدد معمولاً در کل پیکره یک سازمان اتفاق افتاده و اقدام به آن تنها در یک بخش سازمان را نمی توان مهندسی مجدد نام نهاد، اگر چه می توان فرایندهای کاری مختلف یک زیر مجموعه را نیز مهندسی مجدد نمود اما شاید اعمال نمودن این بحث مدیریتی در تمام آن مجموعه با توجه به چالش های پیش رو، لازم باشد.
زمان کنونی به گونه ای است که در معرض تغییرات سریع و مداوم قرار دارد و این تغییرات بر رفتار و نیازهای مشتریان نیز اثر می گذارد؛ بنابراین، سازمان ها نیز احتیاج دارند که این تغییرات را و اثر آن را بر مشتری تجزیه و تحلیل کرده، و در فرایند فعالیت های خود اعمال نمایند.
مهندسی مجدد یا همان BPR روندی است که در آن وظیفه های فعلی سازمان جای خود را با فرایندهای اصلی کسبوکار عوض کرده و بنابراین، سازمان از حالت وظیفهگرایی به سوی فرایندمحوری حرکت میکند.
همین امر موجب سرعت بخشیدن به روند کسبوکار و کاهش هزینهها و درنتیجه رقابتیتر شدن سازمان میگردد.
اساس مهندسی مجدد بر بررسی های مرحلهای و حذف مقررات کهنه و تصورات بنیادینی استوار است که زمینهساز عملکرد کسبوکار کنونیاند.
اکثر شرکت ها انباشته از مقررات نانوشتهای هستند که از دهههای پیشین برجا ماندهاند. این مقررات بر پایه فرض هایی درباره فناوری، کارمندان و اهداف سازمان بهوجود آمدهاند که دیگر کاربردی ندارند.
مهندسی مجدد عبارت است از بازاندیشی بنیادین و ریشهای فرایندها برای دستیابی به پیشرفتی شگفتانگیز.
بر خلاف مهندسی مجدد، رویکرد BPM قائل به تغییرات تدریجی بر خلاف تغییرات ناگهانی و دفعتی است. همانطور که شنیده اید ریسک پروژه های مهندسی مجدد بالا بوده و دنیا به سمت BPM حرکت کرده است.
با این حال در دل BPM نیز مهندسی مجدد فرایندها اتفاق خواهد افتاد.
مطالب بعدی ما را دنبال کنید.